هوا داشتن

لغت نامه دهخدا

هوا داشتن. [ هََ ت َ ] ( مص مرکب ) غرور داشتن. خیال های باطل داشتن : حسین زندیق است و هوا دارد. ( تاریخ سیستان ). || هوای کسی را داشتن ؛ مراقب او بودن. او را از خطر حفظ کردن.

فرهنگ فارسی

غرور داشتن خیال های باطل داشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی