معطار. [ م ِ ] ( ع ص ) خوشبوی مالیده و بسیار عطر و مذکر و مؤنث در وی یکسان است. ( منتهی الارب ). کسی که بوی خوش بسیار مالیده باشد. ( ناظم الاطباء ). آنکه عادت وی عطر بر خود مالیدن باشد و در این کار زیاده روی کند و برای مذکر و مؤنث یکسان استعمال شود گویند رجل معطار و امراءة معطار. ( از اقرب الموارد ). || ناقة معطار؛ شتر ماده درشت و خوب صورت و ناقه برگزیده. ( منتهی الارب ). ماده شتربرگزیده و ماده شتر خوب صورت. ( از اقرب الموارد ).