نیابت کن

لغت نامه دهخدا

نیابت کن. [ ب َ ک ُ ] ( نف مرکب ) نایب :
که تا شاه بر حل و عقدی که داشت
نیابت کن خویش را برگماشت.نظامی.

فرهنگ فارسی

نایب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم