نفرت گرفتن

لغت نامه دهخدا

نفرت گرفتن. [ ن ِ رَ گ ِرِ ت َ ] ( مص مرکب ) بیزار شدن. رمیدن : مردم از او سیر نگردد و طبع نفرت نگیرد. ( نوروزنامه ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بیزار شدن کراهت یافتن : ... از بهر آنکه ذوق شعر خلل میکند و طبع از آن نفرت میگیرد . نفرت نمودن . ( مصدر ) نشان دادن کراهت بیزاری نمودن : طبع شعرائ عرب از قبول آن نفرت کلی ننمود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال کارت فال کارت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال نوستراداموس فال نوستراداموس