لغت نامه دهخدا میهمان خان. ( اِ مرکب ) میهمان خانه. مهمانخانه. مضیف. ضیافتگاه. تالار و محل پذیرایی از مهمان : بوی شاد یک هفته مهمان من بیارایی این میهمان خان من.اسدی.و رجوع به میهمان خانه و مهمان خانه شود.