مکدر کردن

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) ۱ - تیره کردن . ۲ - افسرده کردن ، غمگین کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تیره کردن . ۲ - تنگدل کردن غمگین گردیدن : [ زانکه موسی را منور کردهای مر مرا هم زان مکدر کردهای . ] ( مثنوی . نیک . ۱۵۱:۱ )

ویکی واژه

تیره کردن.
افسرده کردن، غمگین کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم