مه تازش

لغت نامه دهخدا

مه تازش. [ م َه ْ زِ ] ( ص مرکب ) با تاختنی چون ماه در تندی و دوام. که تاختن وی چون ماه باشد دائم. || کنایه از تندرو و سریعالسیر :
که اندام و مه تازش و چرخ گرد
زمین کوب ودریابر و ره نورد.اسدی ( گرشاسب نامه ص 46 ).

فرهنگ فارسی

با تاختنی چون ماه در تندی و دوام ٠ که تاختن وی چون ماه باشد دائم ٠ یا کنایه از تندرو و سریع السیر ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم