مایه رفتن

لغت نامه دهخدا

مایه رفتن. [ ی َ / ی ِ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه ، خرج کردن برای پیشرفت کاری : فلانی دویست تایی مایه رفت تا... ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). پول خرج کردن. در خرج غلتیدن برخلاف میل خود و از روی کره و اجبار: در مرافعه ای که با فلان کس داشتیم سیصد تومان مایه رفتیم تا یارورا محکوم کردیم. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

فرهنگ فارسی

خرج کردن برای پیشرفت کاری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت