لند لند کنان

لغت نامه دهخدا

لندلندکنان. [ ل ُ ل ُ ک ُ ] ( نف مرکب ، ق مرکب ) در حال لُندلُند کردن. ژکان. غرغرکنان.

فرهنگ فارسی

ژکان . غرغر کنان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم