قل احمدی

لغت نامه دهخدا

قل احمدی. [ ق ُ اَ م َ ] ( اِ مرکب ) دست به زور تمام بر عضو کسی زدن ، و ترکان آن را حق نظربکی گویند و حق نظربک شخصی بوده که در اهتمام در خانه پادشاه دست بر سینه مردم به زور تمام میزد، این ضرب به نام او مشهور شد. لوطیان گویند: ملاهایی که در این عصر به هم رسیده اند اگر یک قل احمدی بزنی همه مفقودالخبر میشوند. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). میرنجات در نثر خود که مسمی است به آقارشکی نوشته : «برکونت قل احمدی زنم که مفقودالخبر شوی ». ( بهار عجم ) ( آنندراج ). و این اصطلاح الواط است و ترکان آن را سُقُلْمه به سین مهمله و حق نظر بکی گویند. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(قُ اَ مَ ) (اِمر. ) (لوطیان ) دست به زور تمام بر عضو کسی زدن ، سقلمه .

فرهنگ فارسی

( اسم ) ( لوطیان ) دست بزور تمام بر عضو کسی زدن سقلمه : در... ت قل - احمدی زنم که مفقود الخبری شوی .

ویکی واژه

(لوطیان)
دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، سقلمه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال میلادی فال میلادی فال آرزو فال آرزو فال رابطه فال رابطه