قایم کردن

لغت نامه دهخدا

قایم کردن. [ ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پنهان کردن : قایم نکنی ،پنهان نکنی. ( آنندراج ). قایم شده در اطاق یعنی در کمره پنهان گشت. ( آنندراج ). || محکم کردن.

فرهنگ فارسی

۱ - نصب کردن بپا داشتن افراشتن ۲ - محکم کردن ۳ - پنهان ماندن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم