فرمان خواستن

لغت نامه دهخدا

فرمان خواستن. [ ف َ خوا / خات َ ] ( مص مرکب ) اجازه خواستن. استجازه :
که بهر دیدن بیت المقدس
مرا فرمان بخواه از شاه دنیا.خاقانی.

فرهنگ فارسی

اجازه خواستن . استجازه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال اعداد فال اعداد فال تماس فال تماس فال درخت فال درخت