علی ابیاری

لغت نامه دهخدا

علی ابیاری. [ ع َ ی ِ اَ ] ( اِخ ) ابن ابی بکربن محمدبن علی بن محمدبن شراد برعی ابیاری زبیدی یمنی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی برعی شود.
علی ابیاری. [ ع َ ی ِ اَ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن علی بن حسن بن عطیه ابیاری ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به شمس الدین. ( 579 - 616 هَ. ق. ). فقیه و اصولی و متکلم بود. او راست : 1- سفینةالنجاة علی طریقةالاحیاء. 2- شرح البرهان جوینی. ( ازمعجم المؤلفین بنقل از الدیباج ابن فرحون ص 213 ).
علی ابیاری. [ ع َ ی ِ اَ ] ( اِخ ) ابن سندبن علی بن سلیمان لواتی الاصل ، ابیاری شافعی مصری. ادیب و لغوی و نحوی و محدث. وی در حدود سال 750 هَ. ق. در قاهره متولد شد و در غزه اقامت گزید و سپس به دمشق رفت و از محضر ابن حجر استفاده کرد و در آنجا در ذی حجه سال 814 هَ. ق. درگذشت. او راست : جزء فی الرد علی تعقبات ابی حیان از ابن مالک. ( از معجم المؤلفین بنقل از شذرات الذهب ابن عماد ج 7ص 107. کشف الظنون ص 838. هدیةالعارفین ج 1 ص 728 ).

فرهنگ فارسی

ابن سند بن علی بن سلیمان لواتی الاصل ابیاری شافعی مصری ادیب و لغوی و نحوی و محدث وی در حدود سال ۷۵٠ قمری در قاهره متولد شد و در غزه اقامت گزید و سپس به دمشق رفت و از محضر ابن حجر استفاده کرد و در آنجا در ذی حجه سال ۸۱۴ قمری درگذشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال نخود فال نخود فال ای چینگ فال ای چینگ فال نوستراداموس فال نوستراداموس