عروس بینی

لغت نامه دهخدا

عروس بینی. [ ع َ ] ( حامص مرکب ) خواستگاری. رفتن مادر و خواهر و دیگر کسان زنانه داماد به خانه کسان دختردار، برای گزیدن یکی از آنان پسر یا برادر یا کس دیگر خود را. رفتن زنان مرد خواستگار برای دیدن و پسندیدن یا رد کردن دختری یا زنی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

خواستگاری رفتن مادر و خواهر و دیگر کسان زنانه داماد به خانه کسان دختر دار برای گزیدن یکی از آنان پسر یا برادر یا کس دیگر خود را رفتن زنان مرد خواستگار برای دیدن و پسندیدن یا رد کردن دختری یا زنی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان