عرق اور

لغت نامه دهخدا

( عرق آور ) عرق آور. [ ع َ رَ وَ ] ( نف مرکب ) آنچه باعث خارج شدن عرق گردد. دواها که تولید خوی و عرق کنند. مثلا" گویند: آسپرین عرق آور است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). مُعِّرق.

فرهنگ فارسی

( عرق آور ) آنچه باعث خارج شدن عرق گردد دواها که تولید خوی و عرق کنند مثلا گویند : آسپرین عرق میاورد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم