صید زدن

لغت نامه دهخدا

صید زدن. [ ص َ / ص ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) شکار کردن صید. شکار کردن. صید را به تیر یا حربه دیگر از پا درآوردن :
آن کمان ابرو که تیر غمزه اش
هر زمانی صید دیگر می زند.سعدی.

فرهنگ فارسی

شکار کردن صید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ورق فال ورق فال جذب فال جذب