( صورت آفرین ) صورت آفرین. [ رَ ف َ ] ( نف مرکب ) آفریننده صورت. آفریننده. خالق. واهب الصور. مصور. و بدین معانی در مورد باریتعالی به کار رود : روزی که آفرید تو را صورت آفرین بر آفرینش تو به خود گفت آفرین صورت نیافرید چو تو صورت آفرین بر صورت آفرین و بر این صورت آفرین.؟ ( یادداشت بخط مؤلف ).
فرهنگ عمید
( صورت آفرین ) ۱. صورت آفریننده، آفرینندۀ صورت. ۲. [مجاز] خالق.
فرهنگ فارسی
( صورت آفرین ) ( صفت ) ۱ - آن که صورت آفریند آفریننده صورت مصور . ۲ - مبدع خالق .