صنعت کردن

فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - ظاهرسازی کردن ، حیله کردن . ۲ - بازی کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - حیله کردن چاره کردن . ۲ - بازی کردن ملعبه ساختن .

ویکی واژه

ظاهرسازی کردن، حیله کردن.
بازی کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم