صبح اخرین

لغت نامه دهخدا

( صبح آخرین ) صبح آخرین. [ ص ُ ح ِ خ ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صبح دوم. بام دوم. صبح صادق :
بر خلاف صدق هرگز در هوایت دم که زد
کاولش آن دم چو صبح آخرین سودا نکرد.سلمان ساوجی.

فرهنگ فارسی

( صبح آخرین ) صبح دوم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم