دانشنامه اسلامی
درباره این ترجمه چند نکته گفتنی است:
1. مترجم محترم شیوه ترجمه خودش را در این اثر در مقدمه چاپ اول -که در تاریخ مهر ماه 1343 ش در حوزه علمیه قم نوشته- چنین ذکر کرده است: 1- کتاب به شش بخش و یک خاتمه تقسیم گردید؛ 2- متن کتاب (چاپ اول) به اضافه رد مقاله رایة الاسلام (از چاپ دوم) بدون حذف عبارات به قالب فارسی درآمده است؛ 3- برای آشنائی از شرح حال نویسنده دانشمند محترم جناب آقای عیسی خاقانی که تماس نزدیکی با نویسنده دارند بیوگرافی معظم له را به طور مبسوط به عربی نوشتند و مترجم آن مقاله را به فارسی خلاصه نموده که از نظر شما می گذرد؛ 4- برای تسهیل کار مطالعه کنندگان روشنفکر نام قسمتی از قهرمانان کتاب به لاتینی ذکر گردیده؛ 5- این ترجمه با حروف «روزنامه ای» چاپ گردید، تا به قیمت ارزانتری در اختیار برادران دینی قرار گیرد .
2. مترجم در مقدمه چاپ دوم -که در تاریخ دی ماه 1343ش نوشته- یادآور شده است: راستی حکومت های بنی امیه و بنی عباس که سرگذشت آنان در اختیار شما قرار می گیرد، خونها ریختند و ... ولی همه را به نام اسلام و مسلمین قلمداد کردند، به عنوان اینکه جانشین و سایه خدا هستیم، هزاران جنایت کردند آری خود را به اسلام بستند و هزاران لکه به دامن اسلام نشاندند. اگر جنایات امثال بنی امیه و بنی عباس نبود، کجا می توانست منتسکیو بگوید: «زمامداران و سلاطین اسلامی با خونسردی مردم را به قتل می رسانند و از ملت خود دور هستند. اما در مذهب مسیح سلاطین با خونسردی سبب مرگ مردم نمی شوند و چون به واسطه آمیزش با جامعه حجب و حیای آنها زیادتر می شود خونخواری آنان کمتر می باشد». آری زمامداران مسلمانان خود را مسلمان می دانند ولی عملیات آنان با اسلام فرسنگ ها تفاوت دارد، و سبب شده است ملت های دیگر این عملیات را به حساب اسلام بگذارند و اسلام را یک دین خونخواری، قلدری و شمشیری معرفی کنند. به خاطر رفع همین تهمت ها و زدودن این لکه های ننگ بوده است، که شیعیان از صدر اسلام علیه بیدادگری و تجاوز خونخواران و جنایت کاران در گوشه و کنار ممالک اسلامی با همت بزرگ و قدمی استوار در نبرد بوده و می باشند. به همین مناسبت نویسنده شیعه و لبنانی کتاب خود را به نام «الشیعة و الحاکمون» نامیده است و در ضمن مقدمه می گوید: مقصود من از حکومت ها؛ زمامداران دیکتاتور و خودسر است. مترجم نیز از این نام تبعیت کرد .
3. در زندگینامه نویسنده که آن را استاد عیسی عبد الحمید خاقانی به زبان عربی نوشته و مترجم به فارسی ترجمه کرده، درباره هدف نویسنده چنین آمده: استاد مغنیه برای دفاع از حقوق از دست رفته و فراموش شده شیعه، غیر از مقالاتی که در روزنامه منتشر نموده است، به تنهایی 9 کتاب ارزنده درباره شیعه نوشته است. او می کوشد، تا شیعه و مبارزات و افکار عالی آنان را به جهان معرفی کند و قلم های مسمومی که در دنیای کنونی به فکر شکاف بین ممالک اسلامی و مسلمین هستند و نوای شیعه و سنی را آغاز نموده و حملات سخت خود را به شیعه وارد می سازند معرفی نموده، و به آنان پاسخ کافی بدهد. نویسنده در کتاب حاضر سعی کرده است استقامت و مبارزات شیعیان را در مقابل دیکتاتورهای خون آشام منعکس سازد و پس از آن چنین نتیجه می گیرد، که حقانیت شیعه سبب شد که تشیع پس از آن همه کشتار و خونریزی بر جای خود استوار بماند .
مترجم پاورقی های که خود بر کتاب افزوده است را با «م ز»مشخص نموده است.
[ویکی اهل البیت] شیعه و زمامداران خودسر (کتاب). این کتاب ترجمه فارسی کتاب «الشیعة و الحاکمون» نوشته محمد جواد مغنیة (1322- 1400ق) است که آن را حجت الاسلام مصطفی زمانی (1313- 1369 ش) به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب شرح جنایات و مصائبی است که شیعه در طول تاریخ به جرم حق گویی از طرف زمامداران و رهبران تحمل کرده است.
محمد جواد مُغنیه (۱۳۳۲-۱۴۰۰ ق) فرزند شیخ محمود از عالمان و مفسران شیعه در قرن چهاردهم قمری است. مغنیه در لبنان متولد شد و تحصیلات خود را در موطن خویش آغاز کرد. سپس به نجف رفت و در درس عالمانی مانند آیت الله سید ابوالقاسم خویی حاضر شد. او پس از بازگشت به لبنان، منصب قضاوت و ریاست دادگستری را عهده دار شد. محمد جواد مغنیه دارای دو تفسیر به اسمهای الکاشف و المبین است. شخصیت مغنیه را اندیشه های دینی و سیاسی اش متمایز ساخته و نوگرایی در فقه و اجتهاد، تقریب مذاهب و وحدت اسلامی از جمله دیدگاه های اوست. او همچنین از انقلاب اسلامی ایران و رهبر آن تجلیل کرده و با تعابیر بلندی می ستاید. مغنیه در سال ۱۴۰۰ق درگذشت و در حرم امام علی علیه السلام دفن شد.
این کتاب در سال 1396 توسط انتشارات نبوی منتشر شده است.