شش و بش. [ ش َ / ش ِ ش ُ ب ِ ] ( اِ مرکب ) ( اصطلاح قمار ) ( مرکب از شش فارسی + بش ترکی به معنی پنج ) شش بش. اصطلاح تخته نرد است و آن وقتی است که در بازی ، طاس ها چنان قرار گیرند که یکی نقش شش و دیگری پنج را نشان دهد. شش و پنج. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به شش بش و شش و پنج شود. - در شش و بش کاری یا خیالی بودن ؛ سخت مشغول و گرفتار کار یا خیالی بودن : در شش و بش این کار بودم. در شش و بش این خیالات بودم. ( از یادداشت مؤلف ).
فرهنگ معین
(ش شُ بِ ) (اِمر. ) اصطلاحی دربازی نرد که یک طاس پنج خال و دیگری شش خال داشته باشد.
فرهنگ فارسی
دو طاس که یکی پنج خال و دیگری شش خال داشته باشد . شش بش وقتی است که در بازی طاس ها چنان قرار گیرند که یکی نقش شش و دیگری پنج را نشان دهد .
ویکی واژه
اصطلاحی دربازی نرد که یک طاس پنج خال و دیگری شش خال داشته باشد.