سیف زبان

لغت نامه دهخدا

سیف زبان. [ س َ / س ِ زَ ] ( ص مرکب ) شخصی که در زبانش اثر عظیم باشد. ( آنندراج ). کسی که زبان او همیشه به بدگویی عادت کرده و از مردم بد میگوید. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

شخصی که در زبانش اثر عظیم باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال چوب فال چوب فال اوراکل فال اوراکل فال ای چینگ فال ای چینگ