سپید یو

لغت نامه دهخدا

سپیدیو. [ س ِ وْ ] ( اِخ ) ( از: سپی ، سپید + دیو ) دیو سپید است و قاعده فارسیان است که چون دو حرف از یک جنس بیکدیگر برسند یکی را حذف کنند. ( آنندراج ). دیو سفید است که رستم در مازندرانش کشت چه سپی بمعنی سفید است. ( برهان ) :
سپیدیو از تو هلاک آمده
مرا از تو هم سر به خاک آمده.فردوسی.رجوع به دیو سفید و سپیددیو شود.

فرهنگ فارسی

دیو سپید است و قاعده فارسیان است که چون دو حرف از یک جنس بیکدیگر برسند یکیرا حذف کنند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال ای چینگ فال ای چینگ فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال عشقی فال عشقی