سوگند شکستن

لغت نامه دهخدا

سوگند شکستن. [ س َ / سُو گ َ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) پیمان شکستن. نقض عهد کردن :
در عهد تو ای نگار دلبند
بس عهد که بشکنند و سوگند.سعدی ( کلیات ، ترجیعات چ مصفا ص 829 ).

فرهنگ فارسی

پیمان شکستن نقض عهد کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال جذب فال جذب فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مارگاریتا فال مارگاریتا