سودا گره شدن

لغت نامه دهخدا

سودا گره شدن. [ س َ / سُو گ ِ رِه ْ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) در توقف افتادن معامله. ( بهارعجم ) ( آنندراج ) :
بگشای متاع رخ و بفروش نگاهی
سودا چو گره گشت خریدار کشدرنج.میرالهی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

در توقف افتادن معامله
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم