سرپا زدن

لغت نامه دهخدا

سرپا زدن. [ س َ رِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) پشت پا زدن. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
آثار قیامت نگری بی رخ دوزخ
گر حسن زند بر کف خاکی سرپایی.واله هروی ( از آنندراج ).|| به پا چیزی را رد کردن. ( غیاث ).لگد زدن. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پشت پا زدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال چای فال چای فال عشقی فال عشقی فال چوب فال چوب