سرو سیاه

لغت نامه دهخدا

سرو سیاه. [ س َرْ وِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درخت ناژو و آن را به عربی صنوبر الصغار خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). کاج :
نه لاله برگی و هستی برنگ لاله سرخ
نه شاخ سروی و هستی بقد چو سرو سیاه.ازرقی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

درخت ناژ و آنرا بعربی صنوبر الصغار خوانند . کاج .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال ارمنی فال ارمنی فال امروز فال امروز فال ورق فال ورق