سرشک باری

لغت نامه دهخدا

سرشک باری. [ س ِ رِ ] ( حامص مرکب ) اشک ریزی. گریستن. اشک ریختن :
میکرد همان سرشک باری
اما بطریق سوگواری.نظامی.

فرهنگ فارسی

اشک ریزی . گریستن . اشک ریختن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت