ستبر شدن

لغت نامه دهخدا

ستبر شدن. [ س ِ ت َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بقوام آمدن. غلیظ شدن. بقوام آمدن ، چون آب انگور آنگاه که بسیار بجوشانند. ( مؤلف ) استغلاظ. ( تاج المصادربیهقی ) ( زوزنی ): عنیه ؛ بول شتر که در آفتاب نهند تاستبر شود و اندر گرگن مالند. ( السامی فی الاسامی ).

فرهنگ فارسی

بقوام آمدن غلیظ شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی