ساحل گاه

لغت نامه دهخدا

ساحل گاه. [ ح ِ ] ( اِ مرکب ) ساحل. کنار دریا. کنار رود :
ازین گردابه چون باد بهشتی
بساحلگاه قطب آورده کشتی.نظامی.رجوع به ساحل شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) کنار دریا ساحل .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال رابطه فال رابطه فال سنجش فال سنجش فال پی ام سی فال پی ام سی