لغت نامه دهخدا
زرین آباد. [ زَر ری ] ( اِخ ) دهی از دهستان دالوند است که در بخش زاغه شهرستان خرم آباد و نه هزارگزی شال خاوری زاغه واقع است و 300 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
زرین آباد. [ زَرْ ری ] ( اِخ ) دهی از دهستان بزینه رود است که در بخش قیدار شهرستان زنجان و 47 هزارگزی جنوب قیدار بر سر راه عمومی واقع است و 2196 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
زرین آباد. [ زَرْ ری ] ( اِخ ) دهی از دهستان ایجرود است که در بخش مرکزی شهرستان زنجان واقع است و 492 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
زرین آباد. [ زَرْ ری ] ( اِخ ) یکی از بخشهای ده گانه شهرستان ایلام است که در جنوب کبیرکوه واقع است و از 25 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته و در حدود 5000 تن سکنه دارد. مرکز بخش پهله و قرای مهم آن میمه ، گولاب ، بهرام آباد و مشهد است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
زرین آباد. [ زَرْ ری ] ( اِخ ) دهی از دهستان میان دورود است که در بخش مرکزی شهرستان ساری و دوازده هزارگزی جنوب خاوری ساری واقع است و 960 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
زرین آباد. [ زَرْ ری ] ( اِخ ) دهی از دهستان دامنکوه است که در بخش حومه شهرستان دامغان و نوزده هزارگزی خاور دامغان واقع است و 720 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
زرین آباد. [ زَرْ ری ] ( اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق است که در بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع است و 140 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
زرین آباد. [ زَرْ ری ] ( اِخ ) دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار است که در ده هزارگزی باختر خسروآباد واقع است و 355 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).