زبان دراز شدن

لغت نامه دهخدا

زبان دراز شدن. [ زَ دِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) گستاخ شدن. خارج شدن از حد ادب :
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو.حافظ.

فرهنگ فارسی

گستاخ شدن خارج شدن از حد ادب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال رابطه فال رابطه فال حافظ فال حافظ فال کارت فال کارت