ز دست برگرفتن

لغت نامه دهخدا

ز دست برگرفتن. [ زِ دَ ب َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) کشتن. از دست دادن. در شرفنامه آمده : ز دست بر گیرم ، یعنی بکشم :
بخشم گفتی زودت ز دست برگیرم
چه گویمت که بدستت در است و بتوانی.ظهیر فاریابی.از دست برگرفتن. نیست و نابود کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به از دست برگرفتن شود.

فرهنگ فارسی

کشتن از دست دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال راز فال راز فال ابجد فال ابجد