رای زن شدن

لغت نامه دهخدا

رای زن شدن. [ زَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مشاور شدن. طرف مشورت قرار گرفتن. مورد مشاوره گردیدن :
سپاهی و شهری شدند انجمن
زن و کودک و مرد شد رای زن.فردوسی.از آن پس برای دلارای زن
سر هفته شد با پدر رای زن.فردوسی.

فرهنگ فارسی

مشاور شدن . طرف مشورت قرار گرفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم