دیوخوی. [ وْ ] ( ص مرکب ) دیوخو. دیوخصلت. آنکه دارای خلق دیوان است : که گوید بمهراج از روی کین ز بیغاره کای دیوخوی لعین.اسدی.|| ( اِ مرکب ) خوی دیو. خلق دیوان.
فرهنگ فارسی
( دیو خو ی ) ۱ - ( صفت ) آنکه دارای خلق دیو است . ۲ - ( اسم ) خود دیو خلق دیوان .