دست پز

لغت نامه دهخدا

دست پز. [ دَ پ َ ] ( ن مف مرکب ) دست پخت. با دست پخته شده. دستی پز: نان دست پز. || ( نف مرکب ) آنکه نان در خانه پزد فروختن را نه در خبازی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || ( اِمص مرکب ) دست پخت. پختن به دست.

فرهنگ فارسی

دست پخت با دست پخته شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال کارت فال کارت فال جذب فال جذب فال احساس فال احساس