خیره گر

لغت نامه دهخدا

خیره گر. [ رَ / رِ گ َ ] ( ص مرکب ) حیران کننده. متحیرکننده. پریشان خاطر کننده :
با جنون عشق تو خواهیم ساخت
ترک عقل خیره گر خواهیم کرد.عطار.

فرهنگ فارسی

حیران کننده متحیر کننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم