خورشید دمیدن

لغت نامه دهخدا

خورشید دمیدن. [ خوَرْ / خُرْ دَ دَ ] ( مص مرکب ) طلوع آفتاب. برآمدن آفتاب. ( از آنندراج ) :
گفتم ای بخت بخسبیدی و خورشید دمید
گفت با اینهمه از سابقه نومید مشو.حافظ ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

طلوع آفتاب بر آمدن آفتاب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال نوستراداموس فال نوستراداموس استخاره کن استخاره کن فال قهوه فال قهوه