خوب گمان

لغت نامه دهخدا

خوب گمان. [ گ ُ] ( ص مرکب ) نیکوظن. باظن نکو. نیکوگمان :
بتو کنند نو آبادیان همه مفخر
که فخر عالمی ای رادکف خوب گمان.سنائی.

فرهنگ فارسی

نیکو ظن با ظن نکو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال فنجان فال فنجان فال چای فال چای فال اعداد فال اعداد