خوازه گر
خوازه گر. [ خوا / خا زَ / زِ ] ( ص مرکب ) خواهنده. خواهشگر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
میرسیدش از سوی هر مهتری
بهر دختر دمبدم خوازه گری.مولوی.
= خواستگار: می رسیدش از سوی هر مهتری / بهر دختر دم به دم خوازه گری (مولوی۱: ۸۵۸ ).
خواهنده خواهشگر