خاطر کردن

لغت نامه دهخدا

خاطر کردن. [ طِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) صلح کردن. آشتی کردن. راضی کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

صلح کردن آشتی کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم