حقیر شدن

لغت نامه دهخدا

حقیرشدن. [ ح َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) کوچک و خرد و محقر گردیدن. مهانت. خوار شدن. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

کوچک و خرد و محقر گردیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم