دانشنامه اسلامی
شهر کنونی جهرم، مرکز شهرستان جهرم، در فاصله ۱۸۰ کیلومتری جنوب شیراز در استان فارس قرار دارد. این شهر پربرکت دارای مردمی با استعداد، غیور و شجاع و دانش دوست است. اهالی جهرم در دوستی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام و اطاعت از آنان در درجه ممتازند و به همین جهت از آغاز نهضت امام خمینی رحمة الله علیه تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن در صحنه های مختلف اجتماعی ـ سیاسی درخشیده اند و این شهرستان از جمله یازده شهری بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در آن حکومت نظامی برقرار شد. مردم این دیار پیرو اسلام و مکتب تشیع هستند و سابقه اسلام در این شهر به سال ۲۰ هجری قمری برمی گردد. از این خطه فرهنگی مذهبی، بزرگانی برخاسته اند که در عرصه های گوناگون علمی آثار مفید و با ارزشی از خود به یادگار گذاشته و برای مردم منشا خیرات فراوانی شده اند. از ناموران جهرم درگذشته شهاب الدین فسوی (قرن دهم هجری)، شیخ کمال الدین جهرمی (۹۴۴ق.) ، میرزا نصیرالدین جهرمی (۱۱۹۱ق.) ، ملا محمدباقر جهرمی (۱۲۵۵ق.) ، محمدتقی امیرالشعرای جهرمی (۱۳۴۴ق.) و در دوران معاصر آیات و اعلام آقایان سید علی اکبر آیت اللهی (۱۳۴۰ش.) ، سید ابراهیم حق شناس (۱۳۶۰ش.) ، سید حسین آیت اللهی و در حال حاضر حضرات آیات سید عبدالرسول شریعتمداری، شیخ حسین شب زنده دار و شیخ علی کریمی جهرمی هستند که از استادان و برجستگان حوزه علمیه قم به شمار می روند. در این مقاله خوانندگان با احوال و ویژگی های عالم پرهیزکار آیت الله آقای حاج شیخ حسین شب زنده دار آشنا می شوند.
تولد و خانواده
در آغاز بهار و نخستین روزهای سال ۱۳۰۸ شمسی (۸ شوال ۱۳۴۷) در خانه کربلایی احمد واقع در محله قدیمی سنان جهرم، پسری دیده به جهان گشود. پدر و مادر وی که از شیفتگان پیامبر و آل او علیهم السّلام بودند نامش را «حسین» نهادند.کربلایی احمد و برادرش حاج قنبر با همسر و فرزندان در یک خانه ساده زندگی می کردند. هر دو کاسب جزء و ساده بودند که روزانه کالاهای مورد نیاز روستاییان را از شهر تهیه می کردند و برای فروش به روستا می بردند. آنان ضمن گذران امر معاش از این راه احکام دینی و مسائل شرعی را نیز به روستاییان می آموختند. این دو برادر در جهرم و قسمتی از حومه آن به صلاح و تقوا و درست کاری در معامله با مردم و مناعت و قناعت طبع مشهور بودند و در ارادت و اخلاص ویژه ای که نسبت به اهل بیت علیهم السّلام داشتند، زبانزد اهالی بودند. قمر خانم مادر حسین نیز از زنان شایسته محل بود و او نیز همچون همسرش به کمالاتی آراسته بود و علاقه فراوانی به پیشوایان دین داشت. این مادر وقتی حسین کودک بود و آسیبی به چشمانش وارد شده بود، با کمک خواهرانش بسیار از او مواظبت و پرستاری کرد. در سفری که برای پابوسی حضرت رضا علیه السّلام به مشهد رفتند، حسین را نیز با خود بردند و پدر و مادر در جوار قبر آن حضرت ضمن دعا و زیارت، با توسلات خالصانه خود، شفای چشم فرزند را از خدا خواستند. به برکت این حضور و دعاهای آنان چشم کودک شفا یافت و مادر به شکرانه سلامتی فرزند در گوش حسین حلقه آویخت و او را به عنوان غلام حضرت رضا علیه السّلام مفتخر ساخت.(آیت الله شب زنده دار پس از ذکر مطالب یاد شده در ادامه یادداشتهایش می نویسد: ... این حلقه تا اوایل طلبگی در گوشم بود که یکی از استادانم آن را بیرون آورد....)
تحصیلات و استادان
حسین بین ۶ تا ۷ سالگی به مکتب خانه محل زادگاهش رفت. خواندن و نوشتن، قرائت قرآن و برخی از آداب و رسوم و احکام شرعی را آموخت. استعداد و حافظه خود را در مکتب خانه به معلم و عشق و علاقه درونی برای ادامه تحصیل و یادگیری علوم دینی را در خانه نشان داد. پدر و مادر هم با خشنودی فرزندشان را به ادامه تحصیل تشویق و در حد توان از وی حمایت کردند.
← تحصیل در جهرم
...