لغت نامه دهخدا ( جوش آوردن ) جوش آوردن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) به غلیان داشتن. بجوش داشتن. بجوش آوردن : دلش بر وی از رحمت آورد جوش که اینک قبا پوستینم بپوش.سعدی.