جام رسیدن

لغت نامه دهخدا

جام رسیدن. [ رَ دَ ] ( مص مرکب ) درخور شراب خواری بودن. سزاوار جام کشیدن :
جام یاقوت و شراب لعل پاکان را رسد
بینوایان را نظربر رحمت عام است و بس.فغانی شیرازی ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

در خور شراب خواری بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم