جاروب دیده

لغت نامه دهخدا

جاروب دیده. [ دی دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) صاف و پاک :
نیست خاشاک در سرای دلم
صحن جاروب دیده را مانم.بونصرنصیر بدخشانی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) صاف و پاک تمیز سخن جاروب دیده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم