تطهیر دادن

لغت نامه دهخدا

تطهیر دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) غسل دادن. پاک کردن. آب کشیدن :
بس که آلوده عصیان شده دل تا محشر
دامنش را نتوان داد به زمزم تطهیر.علی خراسانی ( از آنندراج ).و رجوع به تطهیر شود.

فرهنگ فارسی

غسل دادن پاک کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم