بینی گرفتن

لغت نامه دهخدا

بینی گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) بینی افشاندن. پاک کردن آب بینی. پاک کردن بینی. آب بینی خود را بدستمال و غیره زدودن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بینی افشاندن ٠ پاک کردن آب بینی ٠ پاک کردن بینی ٠ آب بینی خود را بدستمال و غیره زدودن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم