بسر و دیده

لغت نامه دهخدا

بسر و دیده. [ ب ِ س َ رُ دی دَ / دِ ] ( ترکیب عطفی ، ق مرکب ) رجوع به بسر و چشم شود :
بسر و دیده آمدی پیشت ( کذا )
دیده بر پای خواجه مالیدی.سلمان ساوجی ( از آنندراج ).قدمی نه بسر و دیده غمدیده ما
که کله داشته باشی بسر و دیده ما.؟ ( از آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انبیا فال انبیا فال مکعب فال مکعب