بجای رسیدن

لغت نامه دهخدا

بجای رسیدن. [ ب ِ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) بجائی رسیدن. ( آنندراج ). به هدف نائل شدن. به مقصود رسیدن :
آزادگان بجای رسیدند و ما همه
زان رهروان که گرد پس کاروان خورند.نظیری.

فرهنگ فارسی

بجائی رسیدن به هدف نائل شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم